توضیحات
28- کتاب «بابابزرگ لیزا و ماتیا» یک اثر در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان است که به رابطهی صمیمانهی نسلها میپردازد. در این داستان، دو کودک به نامهای لیزا و ماتیا شخصیتهای اصلی هستند و پدربزرگشان نقشی محوری در زندگی آنها دارد. موضوع اصلی کتاب، اهمیت ارتباط عاطفی میان کودکان و سالمندان و انتقال تجربهها از طریق قصهگویی و همراهی است.
- در ابتدای داستان، لیزا و ماتیا کودکان پرشور و کنجکاوی معرفی میشوند که بخشی از روزهای خود را در خانهی پدربزرگ میگذرانند. پدربزرگ شخصیتی آرام، مهربان و اندکی شوخطبع دارد. او بهجای اینکه تنها یک بزرگسال خشک و جدی باشد، با کودکان وارد بازیها و گفتگوهایشان میشود.
- نویسنده سعی کرده تصویری انسانی و نزدیک از یک سالمند ارائه دهد؛ کسی که هم ضعفهای جسمی دارد و هم گنجینهای از خاطرات و تجربهها. یکی از عناصر مهم داستان، قصههای شبانهی پدربزرگ است. او برای نوههایش ماجراهایی از دوران کودکی خود، جنگها، سفرها یا حتی قصههای خیالی تعریف میکند.
- این قصهها فقط سرگرمی نیستند؛ آنها پل ارتباطی میان گذشته و حال هستند و به کودکان کمک میکنند ریشههای خود را بشناسند. رابطهی لیزا با پدربزرگ بیشتر عاطفی است؛ او شنوندهی دقیق و همدلی است که پدربزرگ را درک میکند. رابطهی ماتیا با پدربزرگ بیشتر ماجراجویانه است؛ او دوست دارد همراه پدربزرگ به باغ، جنگل یا بازار برود و چیزهای تازه یاد بگیرد.
- این دو نوع رابطه مکمل یکدیگرند و به مخاطب کودک نشان میدهند که پیوند با بزرگترها میتواند هم یادگیری باشد و هم دوستی.در میانهی کتاب، ماجراهایی پیش میآید که نشان میدهد پدربزرگ در حال پیر شدن است و دیگر تواناییهای گذشته را ندارد.این بخش از داستان باعث میشود کودکان برای نخستین بار با مفهوم پیری و مرگ روبهرو شوند.
- نویسنده با ظرافت، این موضوع دشوار را بیان میکند؛ نه بهگونهای تلخ و ترسناک، بلکه با لحنی آرام و امیدبخش.در یکی از فصلها، پدربزرگ مریض میشود و لیزا و ماتیا باید یاد بگیرند چگونه به او کمک کنند.
- این تجربه به آنها احساس مسئولیت و همدلی میدهد از نظر زبانی، کتاب ساده، روان و سرشار از تصویرسازیهای کودکانه است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.